امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زندگی یک گیمر
#1
سلام چند وقت پیش یه داستان گذاشتم بسته شد این بار با یه داستان دیگه اومدم
.
.
چشمم داشت سیاهی میرفت احساس خواب داشت دیوونم میکرد دستم عرق کرده بود دسته داشت از دستم لیز میخورد ساعت 4:45 بود یه ساعت دیگه باید مدرسه برم ولی دست نمیکشم امشب باید بتمن رو تموم کنم چشمهام خود به خود بسته میشد در حین پلک زدن مدتی چشمانم را بستم هنگامی
که چشمانم باز شد چیزی که میدیدم باور نمیکردم توی یک علفزار بزرگ دراز کشیده بودم با تعجب بلند شدم کناره علفزار یه جاده بود درحال وارد شدن به جاده بودم که دیدم کاروانی از دور داره نزدیک میشه توی بوته ها پناه گرفتم کاروان نزدیک شد باورم نمیشد امپراطوری اسکایریم گرالت از ویچر رو دستگیر کرده بود محو جاده بودم که ناگهان دستی جلوی دهانم را گرفت!!! انها stromclock ها بودن که ناگهان...
ادامه دارد...
قسمت 2

تیر ها در کمان ها گذاشته شد و با دستور فرمانده باران تیر بر سر کاروان ریخت از این فرصت استفاده کردم و دست سرباز را کنار زدم مشتی بر پهلوی سرباز کوباندم و با سرعت فرار کردم ناگهان مردی بلند قامت با چشم های سفید جلویم سبز شد کمی که دقت کردم "اسکورپین" رو تشخیص دادم تا به خودم بیایم ضربه ای به پایم خورد و بر زمین افتادم ساب زیرو از دور در حال نزدیک شدن بود اسکورپین من را رها کرد و به سراغ تصفیه حساب با ساب زیرو رفت پشت سر را نگاه کردم گرالت با سر و بدن خونی و شمشیر اش به سمتم می آمد به من نزدیک شد شمشیر اش ره بالا برد و بر شکم من فرو برد دنیا برایم تار شد بر زمین افتادم و کم کم چشمانم بسته شد...
این داستان ادامه دارد...
لازم به گفتن نیس دیگه منتظر نظرات هستم...
پاسخ
#2
قشنگه
ادامه بده عاليه
[تصویر:  image.jpg]
پاسخ
#3
این روزها کمتر وقت آزاد دارم ولی همون چند دقیقه وقت آزاد رو هم صرف مطالعه داستان جذاب و مخاطب پسند می کنم؛ داستان را ادامه بدید ببینم توان توصیفتان چطور است.
فقط فراموش نکنید که اصول نویسندگی نباید پشت گوش انداخته شوند.
موفق باشید
اینستاگرام: Hamedzahedi_ir
واتساپ: 09360649125

یاد باد آن روزگاران
یاد باد


پاسخ
#4
بازییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی....................................
پاسخ
#5
جالب بود
زود تر ادامش بدين
فقط بازى هاى بيشترى رو تو داستانتون قرار بديد
[تصویر:  VabQe.jpg]
اصلا مگه داریم؟؟؟مگه میشه؟؟؟
بقیه استودیو ها یاد بگیرن
psn id : amir110111112
پاسخ
#6
(04-19-2015, 02:37 PM)www.darongra.ir نوشته است: بازییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی....................................
کاربر گرامی لطفا از اسپم دادن پرهیز کنید
پاسخ
#7
دوست عزیز ببخشید این رو میگم ولی حتما یه دلیلی بوده که تاپیک قبلیتون بسته شد. حالا شما اومدین دوباره یکی دیگه زدین. چند ماه پیش موج نویسندگی به صورت داستانی به سمت فروم روانه شد که مدیران زحمت کشیدن و این موج رو سرنگون کردن. الان شما دوباره شروع کردی؟ سایت بازی هست. سایت داستان نویسی که نیست. به قول معروف هر سخن جایی و هر کار مکانی دارد...امیدوارم ناراحت نشده باشید.
با تشکر
[تصویر:  peter_popken_03.jpg]
!Praise Prince of Persia
پاسخ
#8
فكر نكنم بد باشه چون بالاخره تا زماني كه تاپيك هايي مثل چي مال كيه و اين عكس ماله چه بازي هست وجود داره
خوب عيبم نداره يكي از دوستان بياد بنويسه
شايد تازه كارشون كيفيت لازم رو داشته باشه و يا اگه نداشته باشه پيدا كرد و به سايت اصلي راه يافتن و درنتيجه بخش مخصوص به خودشون رو راه انداختن
ولي خوب بازم هرجور صلاحه
در كنار اين موارد فراموش نشه مديران عزيز Blue Sun و Sherlock Holmes نيز اين بخش رو مشاهده كردن و مشكلي توش نديدن
موفق باشيد
[تصویر:  image.jpg]
پاسخ
#9
داستان رو ادامه بده، جالب بود، فقط اگه مقدور بود هر قسمت رو کمی بیشتر بنویسی شاید بهتر باشه( در هر صورت ببین چطور راحت تری)،  ولی جای خوبی قطع کردیش

فکر نکنم گذاشتن داستان در مورد گیم موردی داشته باشه، بالاخره میشه از منظرها و زمینه های مختلف به گیم پرداخت و حتی تو همین داستان ها هم میشه مطالب مفیدی رو انتقال داد و یا به مسائلی پرداخت که اگه به صورت دیگه ای بیان بشن به اندازه داستان تاثیر نذارن بخصوص اگه داستان ارزش ادبی هم داشته باشه
حالا خودم هم شاید یه داستان گذاشتم بعدا، البته در مورد گیم!
ممنون
[تصویر:  Last_Warrior.png]
پاسخ
#10
Thumbs Up 
دوستان توصیه ها مفید بود ممنون!!! این رو هم بگم که دلیل بسته شدن داستان قبل ربط نداشتن به گیم بود!!! ایندفه هم سعی خودم رو میکنم ????

(04-19-2015, 05:52 PM)Last Warrior نوشته است: داستان رو ادامه بده، جالب بود، فقط اگه مقدور بود هر قسمت رو کمی بیشتر بنویسی شاید بهتر باشه( در هر صورت ببین چطور راحت تری)،  ولی جای خوبی قطع کردیش


فکر نکنم گذاشتن داستان در مورد گیم موردی داشته باشه، بالاخره میشه از منظرها و زمینه های مختلف به گیم پرداخت و حتی تو همین داستان ها هم میشه مطالب مفیدی رو انتقال داد و یا به مسائلی پرداخت که اگه به صورت دیگه ای بیان بشن به اندازه داستان تاثیر نذارن بخصوص اگه داستان ارزش ادبی هم داشته باشه
حالا خودم هم شاید یه داستان گذاشتم بعدا، البته در مورد گیم!
ممنون
ممنون!!! در مورد کوتاه بودن هم سعی میکنم هرشب قرار بدم که جبران شه

(04-19-2015, 03:04 PM)last of amir نوشته است: جالب بود
زود تر ادامش بدين
فقط بازى هاى بيشترى رو تو داستانتون قرار بديد

سعی میکنم!!! پیشنهاد هم درباره کاراکتر ها بدید
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  زندگی خونی قسمت 8 Hitler.16 2 1,857 03-26-2016, 10:08 PM
آخرین ارسال: Hitler.16
Thumbs Up راه بدون بازگشت قسمت 1(حکایت گیمر شدن ما) arshia.hidden12 3 1,680 01-19-2016, 11:34 PM
آخرین ارسال: Station
  من یک گیمر هستم ... سجاد محمدی پور 50 11,504 01-14-2016, 11:15 PM
آخرین ارسال: ReZa JiMmY
  یک گیمر پردردسر /فصل 2 قسمت 3 Be the story 15 3,590 11-18-2015, 09:09 PM
آخرین ارسال: Be the story
  زندگی خونی قسمت 7 Hitler.16 0 1,097 10-28-2015, 05:04 PM
آخرین ارسال: Hitler.16

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان