[داستان] شوالیه تاریکی - نسخهی قابل چاپ +- Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا (https://forum.gamefa.com) +-- انجمن: انجمن های عمومی (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C) +--- انجمن: داستان نویسی| Game's Story (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-Game-s-Story) +--- موضوع: [داستان] شوالیه تاریکی (/Thread-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C) |
[داستان] شوالیه تاریکی - Darkmax204 - 10-06-2017 [font=MITahoma, Tahoma]عنوان داستان:شوالیه تاریکی | Dark knight [/font]
سبک داستان:اول شخص,مرموز,اکشن
نویسنده:DarkMax204
____
سلام گیمر های عزیز
خوش اومدید به این داستان
این اولین داستان من توی این انجمن هست (اولین داستانم نیست.تجربه نویسندگی رو داشتم توی یک انجمن دیگه)
بی مقدمه میریم سراغ مقدمه داستان ( :| )
مقدمه :
من خودم روی توی یک محیق نورانی دیدم
یک لحظه بعد از یک دروازه پرت شدم بیرون
زمین خیلی گرم بود
دور و برم رو نگاه کردم..همش آتیش بود.
من داشتم با خودم فکر می کردم که اینجا کجاست
به سختی بلند شدم, خیلی خسته بودم.هیچ انرژی ای نداشتم..تمام بدنم درد می کرد..
به سختی داشتم راه می رفتم
به کجا؟.معلوم نیست
فقط همینطوری میرفتم..هوا خیلی گرم بود
کل نور اون مکان از آتیش بود..
بالای سرم رو هم نگاه کردم
مثل زمین همش از سنگ بود..ولی مثل سنگ های معمولی نبود.رنگش یکم قرمز بود.
من در ذهن خودم : اینجا دیگه کجاست؟!...ممکنه داخل یه غار باشم..یا شایدم. شاید... نه نه!,این امکان نداره!!.....
_____________
خب.امیدوارم انقدر کنجکاو شده باشید که منتظر قسمت اول باشید
RE: [داستان] شوالیه تاریکی - mnhgm - 10-07-2017 خیلی وقته کسی توی انجمن داستان نمی نویسه. خوش حالم که میخوای اقدام به این کار بکنی و منتظر قسمت اول هستم ولی اگه بتونی خود داستان رو با فونت درشت تری بنویسی بهتره. موفق باشی. RE: [داستان] شوالیه تاریکی - White Beard - 08-09-2018 اولین بار است که،یک داستان عالی در بخش داستانی میبینم.امیدوارم بقیهاش را نیز بزاری. با تشکر از شما |