امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
روزی که عمو گیمی آمد...آغاز فصل دوم!(آپدیت می شود.)
#11
بابت همه نظرات خیلی خیلی ممنون

***

قسمت سوم:

همه جا ناگهان تاریک شد و من ماندم و اسکورپیون و عمو گیمی که لب و لوچه اش رو به مانیتور چسبانده بود و با لبخندی عریض به من نیگاه می کرد.اسکورپیون یک خیز برداشت و به سمت من اومد.شمشیرش رو در آورد و دور سرش تاب داد، دوتا دستش رو روی قبضه شمشیر بست و رگ هاش از عضلات بدترکیبش بیرون اومدند.کمرش هم یه نیم تاب داد. با تمام قدرت چرخید که من رو به دو قسمت نامساوی تقسیم کنه که...

ناگهان همه چیز از حرکت ایستاد!کله اسکورپیون صورتی شده بود و دست و پاهاش لاجوردی.اون طرف شائو کان بنفش شده بود با راه راه های سبز و دخمه هم راه راه های سیاه و سفید! نفهمیدم که درست چه اتفاقی داره می افته فقط یه نیم متر فاصله ام رو با اسکورپیون بیشتر کردم.یهو همه جا کامل تاریک شد و یک لحظه بعد برگشته بودم به همون دشت بزرگ و زیبای صفحه اصلی! توی دلم توبه کردم که دیگه هیچ وقت دور و بر مورتال نچرخم اگر هم چرخیدم دور فیتالیتی نچرخم!مگه همینجوری ولو شدن رو زمین خودش کم خفته!

القصه روی چمن ها لم دادم و به دیواره بزرگی که روی درخت سبز شده بود نگاهی انداختم که روش نوشته بودن"NOT RESPONDING".قربون این کامپیوتر عهد عتیقم برم که اونقدر شعور داره بدون کجا ها هنگ کنه!

عمو گیمی که مات و مبهوت به دسکتاپ کامپیوتر خیره شده بود،با انگشت شصتش زد روی صفحه و گفت:

- این یهویی چه مرگش شد؟!

در این جا بود که غیرت من نسبت به لپ تاپم به جوش آمد و گفتم:

- با لپ تاپ من درس حرف بزن!مگه خودت کنسول نداری!هنگ کرده بیچاره... تازه شم این مورتال درست هک نشده!

عمو گیمی که چهره اش غضب ناک و بسی ضایع شده بود یک نگاه اجمالی به اطراف دسکتاپ کرد و با لحنی عاقل اندر سفیهانه گفت:

- دیگه بازی جدید نداری؟ هممم بزار ببینم خودم چی دارم...

سپس دستش رو توی جیبش فرو برد و یک پاکت درشت از جیبش در آورد. نگاهی به جلد روی پاکت انداخت و با یک لحن موزیانه گفت:

- نگا کن چه بازی ای برات آوردم!

و سپس جعبه را به سمت مانیتور چرخاند.روی جلد نوشته شده بود."THE EVILL WHITHIN"!

سرم گیج رفت،دلم آشوب شد، صدای قلبم تا گیم نت سر کوچه هم می رسید و صدای عمو گیمی هم در گوشم می پیچید که می گفت:

- اورجیناله اورجیناله اورجیناله...

***

از همه نظراتتون سپاس گذارم از ایده هاتون هم استقبال می کنم و همینطور می خواستم به دوست عزیز [b][b]handsomewolf666 بگم که

دوست عزیز برای مکالمه هایی که بین دوتا کارکتر هستش رسم بر اینه که از - استفاده می شه و متاسفم اگر که واضح نبود از انتقادتان ممنون!
[/b][/b][img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
 
پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
RE: روزی روزگاری یک گیمر...(آپدیت می شود.) - توسط adam76 - 10-18-2014, 07:51 PM

موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Lightbulb سایه ها می آیند...به زودی فصل دوم{ آغاز تغییر...} adam76 25 8,941 11-21-2014, 08:20 PM
آخرین ارسال: mammad78
  زامبی ها را دوست داشته باشیم!(آپدیت می شود!) adam76 19 6,896 10-22-2014, 12:49 AM
آخرین ارسال: mammad78

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان