امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ازدواج=پایان یک گیمر؟؟؟((((قسمت دوم))))
#5
ممنون 
که دقت به خرج دادید

صد دفعه گفتم که باید قسمت های قبلی و "عاقبت بد اخلاقی" را بخوانید
علی در سن جوانی از مهدی کلی کتک خورده و خاطرات تلخ بدی از آن در ذهنش داشته است و از مواجه مجدد با او به شدت می ترسد.
یک ضرب المثل هست که می گوید:
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.
خب ترس زیاد این شخص از مهدی باعث شد تا توانایی "نه" گفتن را از دست دهد و بگوید "بله"
از طرفی هم تو سن جوانی به خاطر گیم کلی کتک از مهدی خورده بود
پس هر وقت سراغ گیم می رفت مظطرب و پریشان می شد و خاطره ی بد آن موقع در ذهنش ایجاد می شد
اسلحه کشیدن هم بی دلیل نیست
این قسمت را خوب بخوان(خصوصاً قسمت های پایانی را)
البته قسمت سوم جواب همه ی سوالات را کامل و جامع می ده

(10-05-2015, 08:19 PM)Sina Assassin نوشته است: داداش خیلی گنگ بود.چی شده؟
راستی علی به مهدی گفت علی.درستش کن.

واضح بود سینا جان

علی به نرگس علاقه مند شد و ...

اصلاح کردم

ممنون
[تصویر:  image?url=8Oaj9Ryq1G1_p3lLnXlsaZgGzAie6M...format=jpg]
پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
RE: ازدواج=پایان یک گیمر؟؟؟((((قسمت دوم)))) - توسط Rise of Duty - 10-05-2015, 08:51 PM

موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  من هنوز زنده ام (قسمت سوم) alone gamer2 2 1,965 09-05-2016, 09:48 PM
آخرین ارسال: alone gamer2
  من هنوز زنده ام (قسمت دوم) alone gamer2 2 2,251 08-27-2016, 01:37 AM
آخرین ارسال: Maziyar Hemmati
  من هنوز زنده ام (قسمت اول) alone gamer2 8 3,197 08-23-2016, 05:29 PM
آخرین ارسال: centurion
  شیطان باز می گردد | قسمت دوم Geralt-Of-Rivia 7 2,957 04-14-2016, 11:51 PM
آخرین ارسال: Geralt-Of-Rivia
  شیطان باز می گردد | قسمت اول Geralt-Of-Rivia 11 3,981 04-08-2016, 02:52 PM
آخرین ارسال: Be the story

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان